در این اثر تحلیلی، که با نگاهی عمیق به تحولات ژئوپلیتیک معاصر نگاشته شده، نویسنده به کاوش در پیامدهای حمله نظامی روسیه به اوکراین میپردازد؛ رخدادی که همچون سایهای تاریک بر نظم نوین جهانی گسترده شده و وحشت از جنگی هستهای را بار دیگر بر قاره اروپا احیا کرده است.
کتاب، با اتکا بر روششناسی کیفی و بدون تکیه بر فرضیههای علمی، صرفاً به بررسی تأثیر این بحران بر اقتصاد ایران میپردازد و در پی آن است تا با طرح پرسشهای فرعی، راهکارهایی عملی برای مواجهه با این چالش ارائه دهد. مسئله اصلی، ارزیابی میزان آسیبپذیری اقتصادی ایران از این درگیری و گزینش مناسبترین استراتژی است.
نویسنده سه گزینه کلیدی را پیش روی ایران ترسیم میکند: نخست، گرایش به غرب با عرضه نفت و گاز ایران به جای روسیه، در ازای امتیازات برجامی؛ دوم، اتخاذ موضع بیطرفی، همچون هند و امارات، برای بهرهبرداری حداکثری از فرصتها؛ و سوم، حمایت از روسیه، که به تقابل با غرب و تشدید تحریمها منجر خواهد شد.
برای نیل به این هدف، پرسشهای فرعی در فصول جداگانه واکاوی میشوند: جایگاه بازیگران اصلی (روسیه، اوکراین، اتحادیه اروپا، آمریکا) از منظر اقتصادی، جغرافیایی، سیاسی و نظامی؛ وزن آنها در تعاملات بینالمللی؛ سطح روابط اقتصادی ایران با این بازیگران؛ تأثیر تحریمهای گسترده غرب بر روسیه؛ و در نهایت، شناسایی برندگان و بازندگان این بحران، با تمرکز بر موقعیت ایران.
ساختار کتاب، با دقتی ادبی و تحلیلی، از فصلهای نخست تا سوم به معرفی عوامل مؤثر میپردازد؛ فصول چهارم تا ششم به بررسی روابط دوجانبه ایران با طرفین درگیر در سال ۲۰۲۱ اختصاص دارد؛ و فصول هفتم و هشتم به چالشها، فرصتها و امکان جایگزینی ایران در بازار انرژی اروپا میپردازند.
متغیرهای اصلی، تصمیمگیری دولت ایران و تحریمهای روسیه، و متغیرهای فرعی، نقش بازیگران جهانی هستند. این کتاب، بر پایه دادههای رسانهای، مصاحبهها و پرسشنامهها، نه تنها تحلیلی اقتصادی ارائه میدهد، بلکه با زبانی فاخر و رسمی، سیاستگذاران را به انتخاب گزینهای دعوت میکند که منافع ملی را در اولویت قرار دهد.
در فقدان ادبیات گسترده به دلیل نوظهور بودن بحران، این اثر همچون چراغی راهنما، پیشنهادهایی برای آینده ارائه میکند تا ایران از فرصتهای پدیدآمده بهره جوید و از خسارات دوری گزیند.